طرح اقتصادی "دوست خدا، ایران" 4

طرح اقتصادی

طرح اقتصادی "دوست خدا، ایران" 4

طرح کارت مجازی ابداعی به مبلغ حدودی 300 میلیون تومان در ماه برای هر ایرانی
1403/4/6
0 نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

طرح اقتصادی "دوست خدا، ایران" – 4

طرح اقتصادی جدید و موزون برای ایران اسلامی سرفراز

کارت مجازی، ابداعی کمکی است برای رشد اقتصاد مردم ایران اسلامی... !

کتایون شفیعی

لازم به ذکر است اقتصاد دانان این مطلب را تأئید فرمودند، فقط می گفتند حسن اجرا شدن کار، ایراد و جای مورد داشتن است! و به همین خاطر، بنده حقیر، بالشخصه وارد عمل و اجرا، به یاری الله هستیم... !

مقدمه (دلیل طرح اقتصادی):

مردم پول از کجا بیاورند؟! اگرچه نشان دادن توانایی در کار، شاقّ هست ولی کار در بیرون هست! و وقتی ما به ازای مقدار زیاد کار، درآمد در حد خوراک بدست می آوریم. نه پوشاک و مسکن و قبض آب و برق و گاز و لواز بهداشتی و لوازم خانگی مثل موبایل و ماشین و... ! این اقلام را از که بدست آورند؟ و چگونه بتوانند با وجود این همه مایحتاج، حواسشان به ایمان باشد... ؟! به علت گرانی سرسام آور و فشار اقتصادی روی مردم، در نظر داشتیم که ان شاء الله سیستم اقتصادی، بهتر شود... ! چون سیستم قبلی در دست فشار آمریکاییهاست و بایستی راه چاره هایی برایش پیشنهاد کرد... ! و چون در سیستم قبلی به کمبود نقدینگی دچار گشتیم... به طوری که هر چه تورم، بیشتر می شد، گرانی هم بیشتر شده، پولهای کل جامعه کفاف کالاهای موجود ایران را نمی دادند... ! و در سیستم بسته قبلی که در دست ابرقدرت اقتصاد جهان-آمریکا است آنها نیرنگ تورم و کاهش پولهای جامعه، را بانجام رسانده اند. که اواخر گفته اند در نظر دارند ایران به فروپاشی اقتصادی بینجامد. لذا در نظر داریم سیستمی را در درون ایران پیاده کنیم که به فراروی اقتصادی بینجامند و کاهش نقدینگی را جبران کنند... ! به نحوی که به آنان اجازه مداخله در سیستم بهتر ما را نداده، آنطور که آنان با ماهواره و اینترنت، به صورت دلبخواهیشان بر ما هجوم آوردند، ما نیز به دلبخواهی این سیستم را برای خویشتن باجرا درآوریم. مگر آمریکا روی چه حسابی روی قیمتهای کالاهای ما می کشد و تورم می آورد؟! خوب، ما هم همانطور خودمان راه حلهایی را برای مقابله با دشمنی آمریکا داده و تعیین می نماییم... ! لازم به ذکر است همگی خواست خدا برای ملت مقاوم ایرانی بوده و می باشد... !

 

بیان مسأله تحقیق:

حالا که همه چیز گران هست، اگر قیمت ها را نخواهیم همه را از نو بنویسیم، بلکه نظام کارآمدی به سیستم قیمت ها بدهیم، در حالیکه می خواهیم همه شامل رفاه نسبی شوند، عملی هست... ؟! لازم است درآمدها، بسیار زیاد شوند، ان شاء الله... !

تحقیق که "چگونه" درآمد "همه"، بسیار زیاد شود آنقدر که بیشتر از مخارجشان شود؟

جواب: اگر همه کسانی که در نظام فعلی درآمد دارند، حسب درآمد متوسط هر کس، به درآمد همه مثلا 30 میلیون در ماه اضافه شود، ولی کالاها قیمتشان همان قیمت قبلی که بود بماند، عملی هست... ؟ یعنی با وجود سیستم عرضه و تقاضا، ولی قیمت کالاها با افزایش درآمد، ثابت بمانند ممکن می شود؟ بایستی از نظامی کمک بگیریم که هم درآمدها اضافه شوند و هم بشود ثبات قیمت کالاها را کنترل نمود! یعنی وقتی راهی معرفی و پیدا کردیم که درآمدها 30 میلیون در ماه اضافه شود، قیمت کالاها را سعی کنیم همان قبلی حفظ شود... ! یعنی درآمد همه بدون استثناء، بسیار زیاد شود... ! ولی زمانی که روی درآمد همه می کشند ولی قیمت کالای مثلا کارخانه فرقی نکند! چگونه می توان این کار را انجام داد... ؟! حالا از کجا تأمین شوند این 30 میلیون درآمد همه در ماه... ؟ به خصوص وقتی در شرایط بحرانی فعلی که با کمبود نقدینگی مواجهیم!

راهکار: از راه ایجاد پول 30 میلیون مجازی در ماه، از طریق کارتهای بانکی مَجازی که پول انتزاعی در آن کارتها موجودند و این کارتها توسط نظام بانک مرکزی اجرا و کنترل شوند... ! (البته گفته باشیم که این رقم، تعیینی موقتی است و رقم موجود در کارت مجازی را به صورت علمی تعیین می کنیم... !) بلکه وقتی درآمد همه کارگزاران، از صاحب کارخانه گرفته تا شاگرد کارخانه را از طریق کارت مجازی، مثلا 30 میلیون در ماه اضافه نماییم، با خرید همگانی تعداد بیشتر کالاها از همه درآمدشان، همه مرفه نسبی شوند... ! کاری برای دنیا و آخرتمان... ! ان شاء الله... !

 

توضیح چگونگی جواب تحقیق:

از آنجا که تورم بالا و گرانی در مملکت ما موجب این گردیده که نقدینگی و پول نقد موجود در بین مردم، کاهش یابد: به طرزی که انقدر پول نقد در همه جا کم شده و انقدر همگی مردم با هم فاقد پول گشته اند که دولت به چاپ پول نقد دست زده است. اما متأسفانه این اقدام باعث بهبود وضعیت نشده است! چون نه به دست مردم عموم می رسیده و صرف سازندگیهای عمومی جامعه نظیر بیمارستان و ... می شده، و نه این چاپ پول کفاف این همه تورم را می داده!

این در حالیست که وقتی با تورم، دلار چند برابر می شده، "مخارج" مردم، تابع تصاعد هندسی، چند برابر می‌شده، و "درآمد" مردم، تابع تصاعد حسابی، به همان کندی و نارسایی، صورت می گرفته! پس بایستی "درآمد" مردم هم تابع تصاعد هندسی شود... ! بدین منظور، به راه حلی ابتکاری، به شکر خدا، دست یازیده‌ایم، که درآمد مردم هم بشود تابع تصاعد هندسی، بالا رود... !:

چون تصاعد، هندسی است، بایستی به همان تناسب که مخارج، زیاد می شوند، درآمدها نیز به همان تناسب، زیاد شوند... ! به همین علت، تناسبی را بین قیمت "همه" اقلام موجود در بازار، می بندیم... ! تا نسبتهای تصاعد هندسی را در آن بشود اجرا کرد... ! که این تناسب، مسلما ثابت است. مثلا اگر قیمت یک کیلو گوجه، نسبت 20 است قیمت یک اتوی Decker، 100 برابر قیمت یک کیلو گوجه و یعنی نسبت 2000 است. و بدین ترتیب، با رعایت تناسب، قیمت "همه کالاها" به طرزی ثابت می‌شود و این قیمت ثابت کالاها را با نوشتن نسبت قیمت همگی کالاها به هم، تعیین می کنیم. و در این ثبات، می شود تابع تصاعد هندسی، به کنترل افزایش درآمدها پرداخت... ! چگونه این افزایش درآمدها را تابع تصاعد هندسی نمود؟ در حالیست که زمانی که تناسب قیمتها ثابت نبودند، مخارج که رشد داشتند، درآمدها قابل کنترل نبودند و تابع تصاعد حسابی، بسیار کُند، افزوده می شدند! ولی هم اینک که قیمتها ثابت شده اند، می شود برای تصاعد هندسی کردن آن، دست برد... !

لذا به هر یک از مردم ایران، هر ماه، یک کارت مجازی پر از پول 30 میلیون تومان، داده شود (نه واقعی نظیر میزان پول موجود مملکت) تا برای اینکه به تثبیت قیمتها پرداخته، کارها به شرح زیر برای تثبیت قیمتها درست شوند، این کارت، کمک کند... ! به یاری الهی... !

این ترفند ارائه کارت مجازی، در واقع، راهکاری برای مقابله با گرانتر شدن تورم است، آنچنانکه در ذیل، نوشته شده، می شود "برای راه حلی مثل کارت مجازی، به تثبیت قیمتها نیز پرداخت و کارت مجازی کمک به تثبیت قیمتها می کند"... ! چطور؟

توضیح: چون ما که نمی توانسته ایم بدون وجود "نگهدارنده و بازدارنده ای" مجازی، این تثبیت را ایجاد کنیم! چون زمانی که ما با تناسب بندی برای قیمت کالاها و خدمات، می خواهیم آن کالا و خدمات را همیشه ثابت نگه داریم، زمانی که آمریکا به تورم کشاند، و ما می خواستیم در این تورمی که آمریکا می‌کشاند، این ثبات را نگه داریم، باید "واسطه نگهدارنده و بازدارنده ای" مجازی، تکلیف ما را روشن کند و نگذارد آمریکا روی قیمتها بیاورد! بدین منظور، "کارت مجازی" پیشنهاد شده هست... ! این کارت مجازی، هم فال است هم تماشا... ! یعنی دو مورد را برای ما تثبیت و ایجاد می کند... ! :

ما در کارت مجازی که مثلا سالیانه، در حین تناسب فعلی قیمت کالاها، 30 میلیون ریخته باشیم، این کارت را به تک تک افراد جامعه اهدا می نماییم... ! این کارت، نه تنها نقدینگی موجود در جامعه را که رو به افول گذارده بود جبران شکست می دهد و فال است، بلکه موجب می شود قیمتها تثبیت شوند، هم تماشا! پس کارت مجازی کمک می کند بدین گونه قیمتها ثابت شوند که هنگامی که آمریکا تورم ما را چند برابر کرد، اگر تناسب کارت به تناسب 100 برابر قیمت اتوی Decker و 2000 برابر قیمت یک کیلو گوجه و یعنی نسبت قیمت مبلغ در کارت مجازی، نسبت 200000 نتیجتا مثلا بوده باشد (و مثلا همیشه قیمت مبلغ در کارت مجازی این تناسب باشد) با بالا رفتن نسبت در تورم، اگر قیمتها بالا رفت، با رعایت این تناسب، ارزش کارت مجازی در ماه بعد نیز به همین تناسب بالاتر رفتن قیمتها، بالاتر برود... ! تا آمریکا به خاطر کارت مجازی نتواند روی قیمت بازار بکشد و بداند جبران کننده ای نظیر کارت مجازی، آن را نگه می دارد... ! و منفعت رسانی خودمان را در مقابله با مضرت رسانی آمریکا بیشتر نماییم. پس، جبران شکست بالا رفتن تناسب قیمت کالاها با تورم و بالا رفتن قیمت دلار، با کارت مجازی، مهار و باز نگه داشته می شود... !

 

پس اول باید یک تناسبی را در قیمت کالاها رقم بزنیم، بعد، مقدار کارت مجازی را تعیین نماییم... ! و وقتی آمریکا روی قیمتها کشید، ما هم با داشتن نسبتش، به ارزش مبلغ قیمت کارت مجازی می افزاییم... ! نه اینکه اگر آمریکا روی ارز با آوردن کارت مجازی مان کشید، این کارت مجازی، همان مقدار کم قبل از افزودن تورم بماند و تورم باز هم زیادتر شده و ما آن را خنثی نکنیم و کمک به مهار تورم ننماییم!

بدینسان دشمن را که می خواسته قیمتها را متورم کند، شکست داده ایم... !

ان شاء الله... !

 

آیا چگونه کارت مجازی مراعات منابع پشتوانه را می کند؟

با وجود تورمی که پیدا شده، قاعده وجود منابع پشتوانه برای پول نقد جامعه، رعایت نگردیده است! به طرزی که انقدر با تورم، پول مملکت، کمتر از منابع شده اند، که این قاعده وجود پول نقد، متناسب منابع پشتوانه را زیر سؤال برده اند و با تورم، پول مملکت، کمتر از منابع شده بوده است! پس نتیجه می‌گیریم که ایجاد طرح کارت مجازی نیز که به نظر می رسد وجود نقدینگی کارت مجازی، متناسب قانون منابع پشتوانه نیست، متناسب تورمی که قبلا این کار را انجام نموده بوده، خطری ندارد. و نه تنها مشابه قاعده فوق، که متناسب منابع پشتوانه، باید مال وجود داشته باشد، اشکالی وجود ندارد (که دیدیم تورم، این کار را انجام داد)؛ بلکه ایجاد کارت مجازی، با ورود پول وافر به مملکت، خود به رساندن پولهای نقد مملکت به منابع پشتوانه، کمک می‌رساند... ! حتی بعد از ورود کارت مجازی و آمدن نقدینگی به مملکت، این کاستی پشتوانه مملکت جبران شده، مردم با استفاده از کارت مجازی، به تولید پشتوانه های بسیار زیاد مملکت، می پردازند و پشتوانه های مملکت با کارت مجازی، نجات پیدا می کنند... ! زیرا مردم بسیار می خواهند تولید داشته باشند، ولی پول موجود کافی، نه تنها تعدادی از آنها، بلکه همه، ندارند... ! لذا شرط ایجاد تولید بیشتر در بین مردم، وجود سرمایه کافی برای آنها می باشد... ! در حال حاضر می بینیم که همه اختراعات و کیفیتها و هنرها و علمها و حتی تولیدات، منتظر سرمایه اند تا جلو روند... ! پس این یأس را از مردم بگیریم که تمکن اقتصادی برای انجام کارهای نیکشان ندارند... !

 

فواید تحقیق:

جمعیت ایران اسلامی، زیاد می شود... !

تخصصها پیشتر می روند... !

 تولید و کار، بیشتر می شود... !

کیفیت تولیدات، بالاتر می رود... !

 

آینده نگری تحقیق:

1.    از آنجا که ممکن است زمانی که مردم پولدار شوند دیگر کار ننمایند، شرط واریز مبلغ در کارت مجازی شان این است که حتما تولیدی داشته باشند یا کاری انجام بدهند. تضمین این انجام کاری آنها، در سایتی که اول، این سایت، راه اندازی می شود، و تمامی اطلاعات افراد و سوابق آنها و کار و فعالیت درست آنها در آن است، صورت می پذیرد. تأئید اطلاعات افراد، از همدستی تمامی ارگانها مبنی بر بازرسی اطلاعات مردمی همان ارگان و همچنین بازرسی خود ارگانها توسط دولت، انجام می گیرد. سپس متعاقب این سایت، کارت مجازی با پول در آن، به آنها ارائه می شود. به طرزی که اگر اطلاعات را صحیح وارد ننمایند دیگر به آنها کارت مجازی تعلق نمی گیرد! زیرا این سایت ممکن است در آینده، برای تأئید همه فعالیت های آنان استفاده شود و این سایت، نوعی مدرک هویت افراد شود... ! اگر تأمین شدن این سایت با  کمک قشر همه افراد جامعه زیر نظر ارگانها صورت پذیرد مبارک و میمون خواهد شد... ! همه این سایت، زیر نظر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، تکنولوژیک خواهد شد... !

دوم، از آنجا که اشخاص برای اینکه کار مناسب و درست بگیرند، بایستی سیرکوله کار و تعداد کارها مطابق با نیاز همه ما باشند، همزمان با انجام سایت فوق، به بررسی تعداد کارهای لازم جامعه در مقیاس کلان می پردازیم، تا بعد از آن بررسی تعداد کارها، هر کسی برایش معین شود که چه کاری انجام دهد، و تولید لازم و کافی انجام پذیرد.

 

سوم، بعد از تعیین تعداد کارهای لازم جامعه، و بعد از برآورد هزینه مصرفی همه مردم در یک ماه، مبلغ متناسبی برای کارت مجازی پیدا می شود و بعد از این سه مرحله فوق، ان شاء الله کارت ارائه خواهد شد.

البته پس از تعیین شدن مبلغ کارت مجازی، تناسب قیمتها نیز اعلام می شود تا به مهار تورم بینجامد... !

مبلغی که هر کسی از کاری که انجام می دهد، به عنوان حق الزحمه، همان دستمزد قبلی کاری اش را دریافت می کند. هر کسی پول خودش را کما فی السابق می گیرد، حسب کمیت و کیفیت کاری اش. فقط شرط حتما تولید و کار داشتن، برای همه می باشد تا مابقی مایحتاج خودش را، از مبلغ کارت مجازی، استفاده بنماید. حتی المقدور برای حفظ نظم، همه، کار قبلی خودشان را ادامه دهند. مگر اینکه در بازخورد تعداد کار لازم اجتماع، بخواهند شغل دیگری بگیرند.

 

2.    این سؤال مطرح است که مردم چه اهدافی را برای کار کردنشان دارند و داشتند و آیا کار را به چه خاطر انجام می دهند که در دنباله شان همان کار را ادامه بدهند... ؟ فقر گذشته به این خاطر بود که مردم از خدا بخواهند و به این وسیله همیشه حواسشان به خدا باشد که خداوند رزاق هست حقا... ! وقتی به این وسیله، مخارج، بالا شود و رفاه اقتصادی کم شود، به زندگی دل خوش ننموده، به خدا دل خوش می کنند... ! از طرف دیگر، عده ای به مبارزه با فقر می پرداختند که در این مبارزه با فقر، در راه خداوند شوند... ! ولی هم اینک دیگر اوضاع فرق کرده و مردم رفاه را می خواهند برای اینکه با خدا باشند... ! چرا که در دل گرسنه ایمان نیست، و از طرف دیگر، همه چیز و ایمان و علم و ... پیشرفت نموده اند... ! پس، زمانی که اهداف گذشته زندگی، مبارزه با فقر بود، ولی در اهداف زندگی جدید، هدف، شناخت خدا و ارتباط با خدا و... هر آن چیز راجع به خداست، با وجود رفاه کنونی ناشی از طرح اقتصادی جدید کارت مجازی، قادر خواهیم شد زندگی خود را حول معبود، تعریف و اجرا کنیم... ! وقتی قبلا فقر بود و حال، برای بودن جایگزینی برای فقر که مانند فقر، سازندگی درونی بسازد، سیستم فقر را بررسی می کنیم که بعد از این بررسی، جایگزین فقر، چه برنامه ای قرار بگیرد... ؟ و همه برنامه از جمله اینکه این جایگزین، باعث چه تغییراتی در کالبد شهرها و فرهنگ و ... بشود را تعیین کنیم... ؟ پس مثلا قانون بگذاریم وقتی شهر هوشمند جدیدی به نام شهر الهی درست می کنیم، با توجه به اینکه دیگر، این قانونها، از ریشه صحیح اند، به سرنوشت مفلوک غرب دچار نخواهیم بود که مثلا وقتی همه کارها را هوشمند انجام می دهند مردم، بیکار بودند و ... ! هر چند، راه خدا را صرفا برای خود خدا می خواهیم نه برای اینکه هدف داشته باشیم و سودمندی و ... داشته باشیم... ! ولی می دانیم وقتی این راه درست را طی می کنیم، مسلما همه چیزها درست می شوند و این درستی را جهت راه خدا، می خواهیم بشناسیم که وقتی راه خدا را تعریف و اجرا می کنیم همین راه خدا با شناختهای چیزها، عملی شود... ! پس اگر حتی کسی کار قبلی خود را ادامه داد، دیگر، آن را به خاطر خدا و ثواب معنوی راه خدا و درستیهای راه خدایی اش بانجام می رساند، نه دیگر به خاطر پول... ! پس دیگر، با توجه به اینکه همه کارها برای صرفا خدا انجام م گیرند، هر کاری، کمال و دارای اجر معنوی خواهد بود و همه کارهای جامعه، از ریز تا درشت، برای خدا انجام خواهند گرفت... ! که خود خداوند تسلط راستین بر همه آنها را خواهد داشت... ! می خواهیم همان سیرکوله قبلی جهان مبنی بر سیرکوله فقر را بررسی کنیم تا در همان سیرکوله، هدف خدایی را قلمداد کنیم... !

وقتی در گذشته، این سیستم بود که هماهنگی مون با مستمندان و نیازمندان باشد، در اینکه کم بخوریم، تا دنیا به خاطر کارهایی که عده ای از روی نیاز کار می کنند، بچرخد! ولی هم اینک، حقوقها را از نداشتن و داشتن، به داشتن و خیلی داشتن سمت دهیم! تا هر آنچه که داریم را در راه خداوند قرار دهیم... ! اگر پول داشته باشند کار فکری الهی می کنند، مثلا کارها را با شناخت دست خدای متعال،  ماشینها انجام نمایند چگونه می شود... ؟ و مسلما دیگر، عده ای به خاطر انجام این کارها لازم نیست بی پول نگه داشته شوند. هر چند به خاطر بی پول نگه داشتن نیست، اما می خواهیم بگوییم این نشانه این است که سیستم، درست و کارآمد است... ! حال، در علم جدید، وقتی کاربرد وسایل، جای انسان بود و قلمدادی دنیایی بود، حال، انسان با قلمداد کردن دست خدا در کارها، وسایل جدیدی بسازد... ! پس به این خاطر مفید است که کارها خدایی انجام شوند ودر این روزگار وقتی همه پول داشته باشند دیگر مشکلی نیست برای این مقصود... ! چه سیستمی بین کارها ایجاد شود که بتوانیم در آن، هم وسایل را طراحی جدیدی برای خدا شبیه وسایل جای انسان کنیم، هم وسایل طوری پیدا شوند که سیستم کلی عملکردهای انسانها که الهی بود پیدا شوند... !؟ کار از کارهای اصلی، باید بسازیم، و با دانستن مدیریت، کارهایی که هست را بیابیم... ! و در این سیرکوله های مدیریت، در آنها، دست خداوند را بجوییم... ! و متعاقبش، سیستم عملکردی ای بسازیم که برای خداوند کار انجام دهیم... !

به شناختی از خداوند نائل شدیم، بیندیشیم که چطور هر شناخت را در کارمان بپروریم... ؟!

مثلا این شناخت که، هر نیکی که به ما می رسد از خداست... ! هر بدی که می رسد از نفس خود ماست... ! این ها را در هر کار و فعالیتی دیده، تشریح نماییم... ! مثلا خطا می نماییم ولی نیّتمان فقط خدا و خیر هست... ! با خدایی مواجهیم که تعداد کلماتش را نمی توانند دریاها و درختان بنویسند... ! بدانیم با بزرگی خداوند بزرگ روبروییم... ! و بزرگیهایی که در هر رشته می بینیم را بنگاریم... ! در سیرکوله فوق حتی... ! حتی مثلا این سیرکوله را بشناسیم که وقتی تنها عامل، خداست، و فرموده روز را برایتان گذاشتم تا کسب روزی کنید، و به عاملی خداوند به کار می پردازیم تا ایجاد شود، خداوند متعال، روز را طوری با تدبیر و قدرتش گذاشته که ما اصلا نمی فهمیم داریم می گذرانیمش! یک تحقیق است که یک روز را بررسی کنیم که خداوند چگونه می چرخاندش... !

همین که قراره همش برای خداوند بسازیم از همشون بهتره... ! برنامه ی ساختن برای عشق ورزیدن به خدا... !

مثالی معمارانه بزنیم برای این سیرکوله! مثلا وقتی نیت درونی مان خدایی است، آنچه در سیما و منظر شهری کار می نماییم، را در دیدن آن تعادلِ پرداختن به درون با خدا به سمت بیرون با خدا، طراحی و اجرا می کنیم... ! و زمانی که سیرکوله مدیریتی همه آدمها در این زمینه باشد، همه ساختمانهای مجاور هم، همین مقصود الهی را هماهنگ می شوند... ! شهر الهی جای شهر هوشمند... !

ضحی 9: یتیم را نباید مورد قهر قرار داد. بلکه باید همانطور که طبق ضحی 8، خدا ما را نجات داد، ما نیز فقیران را نجات دهیم... !

پس جای موضوع فقر، موضوع تحقیق و رشد الهی قرار می گیرد... ! و هر تحقیقی باعث اختراع و اکتشاف جدیدی می شود که آن نیز به نوبه خود پدیده ها و ابداعات جدیدتری را به دنبال دارد. و اینچنین باید منتظر تغییرات استثنائی و البته سنجیده شده و آینده نگرانه در کالبد و سیمای شهرها و در فرهنگ و  در جهت خدایی... شد... !

پس این روندها نظیر مبحث فقر گذشته، برای زندگی مردم پیش آید تا باعث رشد دین و دنیایشان شود؟ رشدهای متفاوت برای خدا داشته باشیم نظیر رشد درونی مان برای خدا... !

این مطلب را در سایت علمی می گذاریم و متناسب با عملکرد قبلی، عملکرد جدید را همه مردم با همدیگر بسازیم... !

 

3.    معضل نداشتن معنویت در وجود رفاه: وقتی رفاه بالا رود، چگونه معنوی تر شدن و با خدا شدن را پیدا کنند؟

شبیه روح سالم که در جسم سالم، با ورزش هست؛ با بهتر شدن وضعیت مادیات، آرامش خوبی ایجاد خواهد شد تا بشود به معنویات هم رسیدگی کرده و رشد نمایند.

رفاه، شرایط خودش را می طلبد... : حال که مردم مرفه می شوند، وقتی کسی پولدار شد، ولی دائم به این فکر باشد که پولهام را ندزدند... ! او دیگر می تواند از پولش و امکانات رفاهش و زیبایی ها و ... در راه خدا، بهره ببرد؟! پس لازم شده است که روی زمینه های بعد از فقرزدایی بیندیشیم... ! هر آنچه ضد فقر است و متناسب راه قدسی خدا، نظیر امنیت، سلامت، رفاه، تعادل، ...، و اینها را برای اجرا، فکر و تدبیر و برنامه ریزی و طراحی کنیم... !

چه خوبه کم نعمتی، و در عوض، قدرش را کاملا دانستن... ! نه هی پر و پخش نماییم نعمتها را با زیادی و با شکر ننمودن! پس وقتی نعمت زیاد از پولداری می یابید، این رکن دین است که نماز را حتما بخوانید... ! و اخلاق در همین زمینه نظیر علو و برتری نطلبیدن و ... را رعایت کنیم... !

یا فیلمی که اثبات کنیم پرپولها زندگیشان پوچه، با وجود همان تجملات، نیز... ! که وقتی وجه خدا را ببینند آن اغناء اصلی است... ؟! که بعد از دیدن آن وجه الهی، بقیه تجملات را تعریف و استفاده کنند... ! و برای آن هدف غایی، سایر جزئیات زندگی را درست تعریف و استفاده کنند... ! به این برسند که خدایی که انقدر عشق هست که در هر کاری کمکشان کرده که به این رفاه رسیده اند، انصاف نبود به نماز و رکوع او بپردازید... ؟!

 

4.    معضل فعالیتهای بعد از تولید و داشتن همه مایحتاج زندگی: وقتی هدف، برای خدا خالص شود، طبق سختی هایی که ربّ پله پله ایجاد می کند، می شود در پرپولی، هم سختیهایی "که هستند" پیدا و بیان شوند... ! آنگونه که فرار از فقر، منجر به حرکت و از بین رفتن سستیها می شود، جای فقر و فساد، که در جامعه بود، می شود برداشتها و ساخته شدنهایی که از شرایط فقر و فساد داشتند را، بگویند، تا مشابه آنها "هدف ها"ی خدایی بسازیم و بیابیم در برنامه های تک تک شغلها... ! باید از لحاظ فرهنگی تعریف کنیم که فقرا زمانی که در رفاه قرار می گیرند چگونه ایمانشان را برقرار کنند؟ مثلا اگر احساس پوچی نمودند از پرپولی، بگوییم نظیر زمانهای فقر، نشانه و کمکی است که بروید به سمت خدا... ! یا مثلا رفاه بیش از حد، سستی و کاهلی در آدم درست می کند، پس آدم روزه بگیرد و احساس برانگیختگی از روزه کند و معنوی شود... ! یا در یاور بودن خدا تعریف نماییم که در تجملات و رفاه ی که داریم، چه کنیم غیر از رکوع و سجود، برای تعریف جزئیات و کلیات از روی تجملات، برای استفاده‌شان برای خدا... ؟ چقدر هنر الهی پیش خواهد رفت با این دغدغه... ! آن کاستی که حین تجملات، احساس می‌کنیم را، بفهمیم... ! خواستن امتداد یافتن هر لذت تجملات... ! ولی مسلما بدون خدا هرگز، تجملات امتداد یابند... ! ذکرهای متنوع خدا را در تجملات ممتد، ادامه دادن... ! کاستی‌ای که در تجملات احساس می نماییم، امتداد یافتن عشق با خدا را پرستیدن... ! پس شروع به خلاقیت کارهایی برای ایجاد محصولی برای عشق به خدا می کنند، که به آموزش دیدن، هم می پردازند... ! اینچنین، فرهنگ  تجملات را بسازیم برای فقیران، هم... ! به طوری که بیاموزیم به همه، که بگویند فقط برای خدا کار می کنیم، و هر اتفاقی را حاضریم برای ساختن این هدف، باهاشون بسازیم... ! هر پریشانی که حین زندگی پیدا می شود یعنی برویم به سمت خدا... ! و در عمق، به "خط زدن همه چیز" و فریب دنیا را نخوردن، و جایشان عشق بازی با خدا بپردازیم... راه خلوص حین رفاه، این است... ! همه چیز حتی خواستن هدف را خط بزنیم، و فقط خدا را بخواهیم... ! بعد از رشد در چنین مرحله ای، که خدا را مطمئن کردیم که کسی غیر از خدا را نمی خواهیم، بعدشون هر چه خدا برایمان در نظر داشت را به نحو نیکو انجام بدهیم... ! که حینشون حس اعتماد به خدا را رعایت کنیم و روابط اینچنینی با خدا طی کنیم، مثلا چرخاندن زندگی توسط خدا را بآشکارگی شهود کردن و ... !

بایستی پیش بینی اینکه وقتی همه کالاهای زندگیشان را خریدند، بعدش چه فعالیتی کنند؟ همین که ان شاء الله با خداوند، زندگی می کنند، برای همه کافی هست... ! که به هدف جهان یعنی عبادت خداوند برسیم... ! و جهان، طوری دارای برنامه می شود که به عبادت بپردازد... ! هر چند چون خداوند احتیاجی به عبادت بشر ندارد، برنامه های دیگری نیز بانجام رسانده نظیر اینکه طوری برنامه های کار باشند که به سرانجامهای دیگر نیز بینجامند... ! برنامه هایی که هنوز ما بشرها نمی دانیم به چه سرانجامی می شود برسند... ؟! نه البته اشتباه نموده و شبیه آمریکایی ها که از زندگی مدرن هوشمند به لاابالی گری و مواردی که نشانه اشتباه بودن مسیر قدسی شان است نظیر شبه بیکاری و ... رسیدند! لذا فعالیتهای فرهنگی، گشوده شده و توسعه و پیشرفت یابند... ! که هنوز نمی توانند دقیقا تعیین کنند که بعد از رفاه، به چه برسند و باید به یاری الله روی همه چیز، مردم کار انجام بفرمایند... ! فعالیتهای فرهنگی ای به خواست خدا نظیر معماری های پیشرفته انجام دادن مردم، و سفر، و تحقیق و اختراع و کشف، و تولیدات فرهنگی عمیقتر یعنی دین هرمنوتیک را رسیدن.... ! حتی سیکل جایگزینی برای سیکل کار و نیاز به پول و انجام گرفتن کارها به خاطر نیاز به پول، ولی این مرتبه، الهی انجام پذیرند... ؟ سیستم کیفیت برآمده از تفکرات قدسی را ایجاد کنیم... ! هر آنچه که کیفیت در روح و در مادیات، است نظیر هنر بیرون آمده از عبادت، با بکار گرفتن تعادل، ترقی، پیوستگی بین چیزها در خلقت، ابداعات لازم در خلقت، ... ! در قبل، چرخش مالی و در زمان حال، راه خدایی، چگونه حسب استعدادها پیش می رفته؟ وقتی هر کسی طبق استعدادش مثلا نقاشی کند، اگر مبانی اخلاقی را حین کارهای برآمده از عبادت خدا انجام دهیم، انجام دست خدا هم درست می شود. این برنامه کاری، غیر از برنامه تعیین تعداد کارهای لازم جامعه برای انتخاب مردم است! بلکه آنچه در زمینه استعداد آمد، راههای غیر از کار لازم جامعه و بلکه برای خلوص راه خداست... هر چند این امکانش نیز برقرار هست که کسی کار لازم جامعه اش را برای راه خدا اختیار کند و آنچه جامعه در زمینه کاری خواست را در راه خداوند تعریف فرماید... !

همه تغییرات و بررسی های فوق را در فیلمی نشان بدهیم:

یا تغییرات فرهنگی را در فیلم ساختن، ارائه نماییم... : وقتی سیستم برنامه ای باشد که در آن، غرض، زدودن فقر، و ایجاد سختیهای به صورت تعدیل یافته، که در آن همه و پولدارها هم به کار گرفته شوند. تا وقتی همه پولدار باشند باز هم  کارها بچرخند. پس با برنامه ساختن فیلمی که به نمایش بحران انجام نشدن کار و نیاز پولدارها به انجام شدن کارها در خلال زندگی بپردازند. یا در فیلم نیاز به انجام کار حین ساختارهای حرکتی مان مثل دولا و راست شدن و ورزش و ساختن غذا و ...، بر این پایه که کسی نمی خواهد به خودش ظلم کند، را بازگو کنند به طرزی که اگر کسی ظلم به خودش هم نمود با دارو او را باید درست کرد یا غذای او را تغییر داد و ...، را در فیلم بازگو کنند.

 

5.    معضل انبوه ماشین بعد از آمدن رفاه: مثلا از لحاظ اجتماعی، وقتی همه مرفه شوند، همه ماشین بخرند، خیابانها که گنجایش این همه ماشین ندارد، چه راهکارهایی ارائه بنماییم؟

مثلا همه باید یک موتور هم در خانه داشته باشند و کارکرد موتور ازشون خواسته می شود! یا راهکارهای دیگر سالمتر را برای هر معضلی که طرح پیدا می نماید، ابتکار نماییم... ! مثلا این راه که برای خیابانها، راههایی نظیر تردمیل بکشیم که همه راحت روی این راهها منتقل شوند، بدون ماشین و موتور و بلکه پیاده، که به مترو و ایستگاههای اتوبوس، به خصوص در کوچه ها، بروند... ! یا راهکار بهتر، شبیه برنامه بلد در مبایل که راهها را نشان می دهند، در برنامه ای کامپیوتری همگانی در مبایلها، همه اطلاع دهند که کجا می روند تا تا آن موقع، بهترین مسیر کم ترافیک را ارائه فرماید... !

 

6.    معضل نداشتن کالا حین خرید زیاد مردم در اثر رفاه: وقتی به علت خریدن زیاده از حد مردم، کالا و جنس، کم شد و ترس از جیره بندی پیدا شد چه راه حلی داریم؟ اضافه برداشت، خودش تورم نیاورد!!!!

اینکه کار و تولید، بیشتر شده، و همان کالاهای ابتدایی را نیز، بیشتر تولید کنند، چه برسد به کالاهای پیشرفته و بعد از آن کالاهای پیشرفته، راه کالاهای ابداعی و تازه و جدید، باز می شود علیرغم تولیدهای قبلی، که همه دنبال چیز نو نیز خواهند افتاد... !

اتفاقا همین که خرید زیاد می شود، به خاطر رساندن نیاز مردم، کار و تولید هم زیادتر شده، معضل نداشتن کار نخواهیم داشت... ! و اتفاقا این نبود کالا، خودش به بالا بردن تولید و فعالیت برای دغدغه تولید، بیشتر می انجامد!

 

7.    معضل خرید کالاهای کم کیفیت: وقتی همه به خاطر رفاه، به خرید اشیاء باکیفیت می پردازند، کالاهای کم کیفیت فعلی روی دست می مانند. چه می شود؟

این احتمال می رود که زمانی که همه کالاهای با کیفیت خریداری شدند و بازار به کالای زودرس احتیاج پیدا نمود، کالاهای کم کیفیت نیز بفروش رسند! اما مهم این است که انقدر سرمایه ها برای تولید، اضافه می شوند که دیگر همه کالاها با کیفیت خواهند شد و مشکلی بابت داشتن کالای کم کیفیت نداریم! به خصوص چون رقابت، به دلیل داشتن پول، بیشتر می شود، همگی کالاها با کیفیت می گردند... ! بهترین کالاها نظیر بنز، از استقبال مردم که می توانند بخرند، به تولید بیشتر می رسد، و بقیه کالاها نیز بیشتر روی کیفیت خود فکر و کار می کنند و همه چیز دارای کیفیت بهتر می شود... !

همه فکرها درباره کیفیت می شود، پس باید به اصول و مبانی فکری متعال دینی پرداخت، نه به دنیا! 

 

8.    معضل نداشتن منابع انرژی حین مصرف زیاد در اثر رفاه: مصرف که زیاد می شود، برای تنظیم منابع متعدد نظیر گاز، بنزین،  برق،... چه چاره ای می اندیشیم، درحالیکه بودجه را گرانتر کردن نیز مؤثر نخواهد بود... !؟

اصلاح "الگوی" تولید و مصرف... ؟! یا رشد بیشتر تکنولوژی برای انرژیهای تجدید پذیر... ! با این اعتقاد که خدا که دنیا را وابسته به خودش از طریق انرژی، قرار داده، می توانست دور از جان، ما را مستقل از خودش خلق فرماید. پس چقدر خودش می خواسته جهانها به او و انرژی اش وابسته باشند که بحرانی از انرژی مسلما نخواهیم داشت... ! با این حال، ما از انرژی زیاد، تکنولوژی را با الگوی جدیدی پیش بینی می کنیم که سوء استفاده ای نخواهیم کرد و کمک به انرژی کنیم، زیر نظر بحثهای علمی گروه علمی... !

همچنین همه به همان مصرف بهینه گذشته می پردازند که کفایت نیز می کرد... !

 

 

9.    معضل ندانستن چه تولید؟: وقتی همه پولدار شوند، اگر هر کسی به خاطر پول زیاد که دارد، طرح "اشتباه" خودش را اجرا نماید، که نمی شود! برای تولید با رفاه، باید اول، چه بررسی های علمی ای به ویژه "برای طرحهای جدید و مبتکرانه"، صورت بگیرد؟ بعد، مردم با کارت مجازی، به تولید بپردازند؟ برنامه طرح جامعی باید ریخت که از همه لحاظهای زیست محیطی و ...، درست باشد. به ویژه کاربریهایی که نیاز روز است مثلا: به فکر انرژی پاک در جهان بیفتند و تولیدات را متناسب انرژی پاک، زیاد نمایند... ! برای برنامه اینکه چطوری همه طرحهای مردم، اجرا و طرحهای بهتر چگونه انتخاب درست و علمی شوند چه راه حلی بگذاریم؟ راهکار: اجماع و تجمیع علمی همه افراد مملکت، در یک سایت بی نظیر هسته ای، اجرا شود... ! در گروه علمی زیر... :

ان شاء الله تعالی... !

 

 

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر