وقتی شعار می دهند: زن، زندگی، آزادی! آیا نیندیشیده اند در ادامه زندگی، می خواهند چه کاری انجام دهند؟ می خواهند جندگی کنند؟ آنوقت این شد زندگی؟! غیر از این است که باید برای ادامه زندگی، دین و آیین و خط مشی ای داشته، در بستر این زمینه دینی، که تنها دین اسلام است، به ریسمان الهی چنگ بزنند و خود را نجات و در راه اصلی قرار دهند؟! زمانی که دین پربار و پرمحتوای اسلام دستور می‌فرماید حجاب! یعنی چه محور حقیقی ای در حجاب هست... ! محوری دینی که رعایت نکردن حجاب، احساس قبح و زشتی به انسان بدهد! و حتی این قبح و زشتی رعایت نکردن حجاب را باید حفظ کرد... ! نه اینکه حتی قبح و زشتی این گناه را، با رعایت نداشتن حجاب، سعی کنند بریزند! تا بلکه به خودسازی و سازندگی حقیقی، با رعایت داشتن حجاب برسند! نه زندگی بی بندگی! که با زندگی بدون حجاب، به قهقرای نیستی مادیت سقوط کنند! بلکه با معنویت به هستی ها صعود نمایند، نظیر زکات حجاب و پاکدامنی و عفاف و... که در دین مبین اسلام هست و با رعایت مبانی اسلام، در راه صعود قرار می گیریم... ان شاء الله... !
... که حجاب، دستور خدا، برای نزدیکی به خداست... ! چون نشانه محافظت کردنمان می باشد که نشانه این است که رعایت باریتعالی را خواهیم فرمود... ! ان شاء الله... !